-
سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۰۸:۲۵ ب.ظ
-
۴۰۶
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«ناخودآگاه»، بخشی از وجود انسان است که تمایلات و گرایشهای مخفی در آن نهفته شده است. تمایلاتی که نمیشناسیم و کمتر به آن واقفیم. با شناخت این تمایلات، میتوان آن را مدیریت کرد و به آن جهت داد؛ در جهت حق یا باطل.
این امیال نهفته در ناخودآگاه، با احساس و برانگیختگی عواطف میتوانند ظهور کنند و این انرژی نهفته را آزاد کنند. احساساتی که میتواند سازنده باشد یا مخرب.
کاری که در رسانه انجام میشود دقیقاً همین است، مدیریت تمایلات و جهتدهی به آنها از طریق اخبار، برانگیختگی احساسی-عاطفی، ذائقه سازی، نیاز سازی و ...
با این مقدمه، من معتقدم زنان به دلیل وجه احساسی-عاطفی قویتری که دارند، بیشتر تحت تأثیر رسانه قرار میگیرند و نسبت به آن واکنش نشان میدهند بهویژه در مواجهه با اخبار و مسائل ناگوار که با مسائل انسانی بیشتر درگیرند. این اثرگذاری رسانهای منجر به آزادسازی نیرویهای درونی زنان و واکنش آنها میشود. واکنشی که میتواند سازنده باشد یا با برانگیختن خشم درونی زنان، مخرب باشد. بهعنوانمثال، وقتی احساسات یک زن در جهت مادری برانگیخته شود و در همان جهت هم ساماندهی و مدیریت شود، میتواند انسان بسازد. نه برای یک فرد، بلکه میتواند جامعهای را از سطح خانواده تا سطح یک ملت را سامان دهد نه با حضور فیزیکی، بلکه از جهت میزان اثرگذاری. اما اگر از این احساس در جهت نادرستی استفاده شود میتواند بهجای ساختن خراب کند، از خراب کردن خانواده گرفته تا تخریب سیستمهای انسانی و حتی برهم زدن قواعد ملی و قانونی.
این مدیریت احساس و میل زنان در فضای رسانه را میتوان در موارد گوناگونی بررسی و مطالعه کرد. نزدیکترین مورد آن موضوع رومینا است و کاری که در فضای شبکههای اجتماعی برای برانگیختن احساسات زنان انجام گرفت. مورد دیگر موضوع کودک همسری، تعدد زوجات، دختر آبی و نیاز سازی برای ورزشگاه رفتن زنان توسط رسانههای فمینیستی بود. مواردی که در رسانه از «احساس زنان» بهعنوان ابزار واکنش سریع برای رسیدن به اهدافی که عمدتاً باطل هستند استفاده شد.
بهعنوان نمونه در موضوع رومینا، برانگیختگی احساسی-عاطفی بهقدری در برخی از زنان شدید بود که در مطلبی که برای دعوت به آرامش نوشته بودم، زنان نخوانده نظر میدادند و یا حتی اگر خوانده بودند خیلی از مطالب و نکات را ندیده بودند و معترض میشدند که چرا از این جنبه به موضوع نگاه نکردی! یا درحالیکه همان نکته در متن نوشتهشده بود.
و بیشتر فضای مجازی در موضوع رومینا را احساسات زنانه و خشم مخرب ناشی از آن پرکرده است.
احساساتی که پشت آن نه عقل است و نه منطق...
و این خشم ناشی از عواطف برانگیختهشده، صرفاً ابزاری است برای اهدافی که عدهای در اتاق فکرهایشان برایش برنامهریزی کردهاند.
اگر «قدرت» در تعریف خود یعنی توان تحمیل اراده بر دیگری و «قدرت نرم» یعنی توان تحمیل اراده بر دیگری از طریق کنترل قلبها و ذهنها، زنان با قدرت نرم و توان منحصربهفرد احساسی-عاطفی خود، میتوانند در فضای جامعه و قلب و ذهن تکتک انسانها چنان اثری بگذارند که هیچ مردی از آن برنمیآید. قدرتی که میتواند سازنده باشد یا مخرب. و رسانه غالب در زمان ما، از این قدرت برای تخریب استفاده میکند.
خانمها
بیاییم ابزار رسانهای برای رسیدن گروهی معدود به اهدافشان نباشیم...
تصمیم بگیریم با استفاده از قدرت احساسمان، مارا بازیچه نگیرند...