-
دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۰، ۰۵:۴۱ ب.ظ
-
۴۰۸
اگر تصور میکنید دیدگاههای فمینیستهای ایرانی از فضا میآید و پشتوانه و تجربهای در جهان پشتش نیست!
اگر برایتان سؤال است چرا دوچرخه؟
مگر دوچرخه میتواند چه کمکی به جنبش فمینیسم کند!
این متن را بخوانید.
.
در میان عوام، فمینیسم جنبشی است به دنبال حقوق زنان و هرکسی در هرکجای جهان با هر پشتوانه ایدئولوژیک از حقوق زنان گفت یعنی فمینیست است!
درصورتیکه این تصور سطحی و از روی سادهانگاری است.
فمینیسم دارای فلسفه و اهداف ویژهای است که در همه کشورها برای پیادهسازی آن تلاش میکند. فمینیسم روشها و مطالباتی ثابت دارد که از طریق آنها به نتایج مدنظر خود دست مییابد.
بگذارید موضوع را با یک مثال کمی ملموستر کنم.
خانم استیسی در انیمیشن آنشرلی را به خاطر دارید؟ و یا اخیراً سریالهایی که از آن ساختهشده است؟
خانم معلمی مدرن و مجرد که با دوچرخه به مدرسه میآمد! و اهالی اونلی از نوع رفتوآمد و پوشش او متعجب بودند و دیدگاههای جدید خانم استیسی را تهدیدی برای سنت شهر کوچکشان میدانند؛ و درنهایت برای اخراج او از مدرسه جلسهای میگذارند اما خانم استیسی در آن مدرسه ماندگار میشود.
این تصویر که بارها در انیمیشنها و فیلمهای انشرلی ارائه شد، نمادی از تغییر زنان به عنوان یکی از دستاوردهای فمینیسم در آن دوره زمانی است.
برای فهم موضوع باید کمی با امواج فمینیسم و افراد شاخص آن آشنا باشید. تغییر لباس از مطالبات اصلی فمینیستهای موج اول بود. همچنین رواج استفاده از دوچرخه بهعنوان یک وسیله حملونقل ارزان در اروپا، با موج اول فمینیسم و مطالبات آنهم زمان شد. همزمانی این دو اتفاق موجب شد که دوچرخه نویدبخش آزادی برای زنان باشد.
در سال ۱۸۹۵ فرانسیس ویلارد از رهبران موج اول فمینیسم کتابی منتشر کرد با عنوان «چرخی میان چرخها: چگونه دوچرخهسواری را یاد گرفتم.» او در این کتاب در مورد دوچرخهسواری زنان، هموار کردن این مسیر و لزوم تغییر لباس زنان برای دوچرخهسواری میگوید. او پس از توصیف شرایط دست و پاگیر لباس زنان در آن دوره، میگوید: « زنان برای دوچرخهسواری باید لباس مناسبتری بپوشند و درصورتیکه این کار را انجام دهند بسیاری از تعصبات بیجا به همراهش از بین خواهند رفت.» بیان او نشاندهنده وجود حساسیت جامعه نسبت به لباس زنان و دوچرخهسواری آنان بوده است.
همانگونه که ویلارد پیشبینی کرده بود، رواج دوچرخهسواری موجب تغییر لباس زنان شد و پوشیدن شلوارهای خاص، بهجای پیراهن و دامنهای بلند چیندار مرسوم شد. در ادامه دوچرخهسواری تبدیل به تجسم فردیت زنان برای جنبش «حق رأی» شد علاوه بر این، به آنان آزادی بیشتری برای انجام فعالیتهای روزانه و مسافرت داد.
برای نوشتن این مطالب از این دو مقاله استفاده شده است.
رفتهرفته دوچرخه بهعنوان نماد «زن نوین» (new woman) در قرن نوزدهم مطرح شد. یک زن جوان، تحصیلکرده، ورزشکار، علاقهمند به اشتغال، به دنبال ازدواج مبتنی بر برابری و سوار بر دوچرخه، تصویری بود که بهعنوان «زن نوین» در آن روزگار ارائه شد.
در سال ۱۸۹۵، الیزابت کدی استنتون یکی دیگر از رهبران جنبش فمینیسم در موج اول ادعا کرد «دوچرخهسواری موجب الهام بخشی زنان برای شجاعت بیشتر، احترام و اتکا به خود خواهد شد.» او سپس پیشبینی کرد دوچرخه زندگی زنان را تغییر خواهد داد، آنان به استقلال خواهند رسید و این اختراع به رشد جنبههای دیگر شخصیتشان کمک خواهد کرد. آنها از این طریق توانایی اتکا به خود را برای اولین بار در زندگیشان به دست خواهند آورد.
سوزان آنتونی دوست استنتون و یکی دیگر از رهبران جنبش فمینیسم در مورد دوچرخهسواری زنان میگوید: «فکر میکنم دوچرخهسواری بیشترین تأثیر را برای رهایی زنان در جهان داشته است. دوچرخهسواری به زنان احساس آزادی و خوداتکایی میدهد. هر وقت زنی را در حال رکاب زدن میبینم، میایستم و شاد هستم. تصویری از یک زنانگی آزاد و نامحدود.»
سوزان آنتونی و الیزابت کدی استنتون توأمان اظهار داشتهاند که: «زنان سوار بر دوچرخه به سمت حق رأی رکاب میزنند.» سرخطی که بارها در هنگامه تغییر قرن در روزنامهها چاپ شد.
روزنامه کلمبیا در مورد دوچرخهسواری زنان نوشت: «زنان به سمت آزادی بیشتر، برابری حقوقی با مردان، عادت به مراقبت از خود و به سمت دیدگاههای جدید در مورد فلسفه پوشش، رکاب میزنند.»
دوچرخهسواری نیاز به دوری از پوشش محدودکننده و باحیای عصر ویکتوریا و ورود به دوره جدیدی از پوشش و نمایش مچ پاها داشت! این تغییرات بهگونهای بود که توجه روزنامهنگاران مرد آن زمان را به خود جلب کرد!
این مطالبات درنهایت منجر به شیوع دوچرخهسواری میان زنان، تغییر لباس و ادامهدار شدن آن تا به امروز شده است.
جنبشهای ترویج دوچرخهسواری برای زنان که در کشورهای مختلف وجود دارند نیز دارای چنین پشتوانه تاریخیای هستند. مطالباتی که در کشور ایران پیرامون این مسئله مطرح میشود جدای از این پیشینه تاریخی نیست. دوچرخهسواری روش فمینیستها برای مطالبه حقوقشان است و در حقیقت آغازی است برای تغییرات گسترده در جهت رسیدن به آزادیهای بیشتر. تغییر و آزادی پوشش و دامن زدن به حیا زدایی در عرصه فردی و اجتماعی، تغییر در هویت زنانگی و تغییر ساحت عمومی جامعه برای نوع نگاه به زنان.
دوچرخه سواری زنان یک مطالبه ساده نیست، بلکه مجموعهای از مطالبات است که به تغییرات گسترده در ساحتهای گوناگون زندگی زنان منجر خواهد شد.
پ.ن: برخی از دوستان به ویژه در اینستاگرام گفتند که چرا با ورزش مخالفت میکنی؟ مگر چه اشکالی دارد؟
پاسخ این است، بنده مخالف ورزش و تفریح سالم برای زنان نیستم، اما مخالف ورزشی هستم با اختلاط همراه باشد.
باز برخی معتقد بودند که با پوشش اسلامی میتوان دوچرخه سواری کرد. بله میشود اما دوچرخه سواری زنان در فضاهای عمومی مطالبه چه کسانی است؟
این مطالبه کسانی است که به حجاب و حیا و پوشش اعتقادی ندارند! و با اسلامیزه کردن پوشش مناسب دوچرخه سواری هم آنها پایبند به رعایتش نخواهند بود؛ کما این که الان هم پایبند نیستند.
برای نوشتن این مطالب از این دو مقاله استفاده شده است.
How the Bicycle Paved the Way for Women's Rights